تیری به سوی ما گرفت ، آقا اجازه
لبهائی از نو پا گرفت ، آقا اجازه
میخواست لبخندی پای انگشتش بپاشی
دستی که اینجا جا گرفت ، آقا اجازه
اول جوابی بودو یک نقطه نمی شد
اما ندیدی ، تا گرفت ، آقا اجازه
شاید به دنبال سوالی تازه میگشت
بی موقع دست و پا گرفت ،آقا اجازه
مردی که از آن گوشه ها شاید خبر داشت
این گوشه ها تنها گرفت ، آقا اجازه
آقا اجازه هست که تابستان بپوشیم
دستانمان سرما گرفت ، آقا اجازه
یک تکه نان از آن دبستان در نیامد
تنها دل بابا گرفت ، آقا اجازه
: این مداد پاک کن خط سرش نمیشود ،مشکل از کاغذو مشکل از مداد نیست .
سلام خوبی خیلی خوب بود
حسین سلام،
ندیدمت راستی روز خبرنگار رو بهت تبریک میگم
چارلی
اجرای نمایش پس از وقفه ایی شش ساله
http://charlli.blogsky.com/
تیری به سوی ما گرفت سلام جواد عزیز خوش اومدی روزهای خوب اینجا رو همیشه میبینم
آفرین
خوب بود
منتظر شعر هود اشپزخانه و ضرغام هستم
آقا اجازه لینک شدی
آقا اجازه چشمامو بستم
سلام! مرسی که اومدی به وبلاگم.
از نظری که دادی ممنون.
سلام
شما بی سلام هم پیش ما عزیزی
باسلام
خواندم خوشم اومد.
به من سربزن
حتما
ممنون که سر زدی
....