اولپرنده بود با بالهای سیاه
با مقصدی که برای آسمان مهم نبود .
دومپدرم تیز همان لوی تیو
وقتی پلاس میشد خوب گرفته بود ازش .
سومیه ذره ای کجن تیغار ساکت گپو
حالی که جاش توی حال نیست درش بیار
هیله مواظب پات نخارد قد بی تفاوت اتو.
( خارد دوباره معنی شود تقلای دستهای ما
با زحمت زیاد زیر حصاری پتو )
آخر شبیه ممتونه چشمای سرحدیش
با دست خودم گرفتم از لو تیو گرفتم ازش .
کاسکه فقط خدا بکنت ای دفعه جلد حوآ نبوت
ای دفعه قاب اتاق ما بشت
بمونت گپ ببوت.
:ضجه گریه نکرده بود انموقعکه، حالام فارسی خملی شده از بس ا رو دست کاکاش نوشته بود.